ساعت 12:20 عصر جمعه 87/2/20
--یه روز یه مرده میره معدن بقیه اش باشه بعدا
--امیدوارم همیشه سبز و با نمک باشی مثل آب بینی
--پشتت رو نگاه کن ببین دم داری؟
......
خوب نگاه کن
....
نداری؟ پس خودتی!
چون خر ما از کره گی دم نداشت!
--
یادته یه روز تو رو از بابانوئل خواسته بودم؟
امروز اومد گفت من تو کار جنس بنجل نیستم!
...من تازه فهمیدم که تو تنها کسی هستی که تو جاده ها ی پر پیچ و خم زندگیم تنهام نمیزاری و میشه بهت اعتماد کرد ازت ممنونم لاستیک دنا
--بهترین روش برای گفتن دوستت دارم فقط یه لبخنده . . . . . . . نیشتو ببند!
--آدم به شش دلیل شانس آورده! چون حوا نمی تونسته بهش بگه:
1.من ادمت کردم
2.برو از شوهر مردم یاد بگیر
3.دیشب کجا بودی
4.پولاتو دادی مامانت
5.مامانم اینا
6.چرا به اون زنیکه نگاه کردی؟
--میخوام یه اتوبوس بسازم!
اتو دارم ولی! بوس ندارم
یه بوس میدی بسازمش؟
-----انسان حاصل لبخندى ازخداونداست تبریک به توکه زیباترین لبخند خداوندى
--روی چشم های من جا داری:
.
.
.
.
.
.
عینک ته استکانی
---سلام گلم چطوری؟ از دیشب تا حالا فقط به u فکر می کردم. تمام فکر و ذهنم مشغوله u بود.امروز فردا هم می خوام به v.w.y.z فکر کنم
اگه فکر میکنی بی عرضه هستی؟اگه فکر می کنی به درد هیچ کاری نمی خوری !اگه فکر می کنی بی مصرف هستی!به خدا درست فکر می کنی!
به چشمانت عادت کرده بودم / با دستانت رفاقت کرده بودم
نمى آیى توامشب کاش دیشب / دل سیرى نگاهت کرده بودم
دلم در حلقه غمها نشسته / زبانم بسته و سازم شکسته
وجودم پر ز شعر عاشقانه ست / تو را می خواهم و اینها بهانه ست
وقتی یه سیب گاز میزنی و یه کرم درسته میبینی زیاد ناراحت نشو.وقتی ناراحت شو که کرم نصفه میبینی!
دوست دارم با تو بخوابم ؛ منو تو تنها با هم ؛من بی تو خوابم نمی بره ؛کجایی زیر شلواری من!
خطر:اگه این اس ام اس رو بخونی ویروس وارد مغزت میشه.لودینگ..10%...50%..90%...ارور...مغزی یافت نشد.با خیال راحت بقیه شو بخون
ترکه توی یه مانور از هواپیما با چتر میپره پایین چترش باز نمیشه میگه خب خدا رو شکر که این فقط یه مانوره
مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد رنگی...جای خالی او...با هیچ رنگی پر نشد
ویکتور هوگو میگه هرگز به کسیکه دوسش داری نگو دوستت دارم ............ ویگتور هوگو غلط کرد ................. دوستت دارم دوستت دارم
میدونی "نبات"کیلویی چنده ؟ نمیدونی ؟ "نقل " چی ؟ اونم نمی دونی ؟اشکال نداره ،از قدیم گفتن :خر چه داند قیمت نقل و نبات !
دیروزها به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس...! افسوس که تو به فرداها سفر کردی
طرح قهوه ای ایرانسل: مشترک عزیز با شرکت در این طرح و پرداخت 100 هزار تومان ، هر گهی میخواهید بخوری
سکوتم را به باران هدیه کردم.تمام زندگی را گریه کردم...نبودی..!.در فراق شانه هایت به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست . هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خوشتر آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
¤ نویسنده:
ساعت 11:57 صبح جمعه 87/2/20
مغز کوچکش در فضای جمجه اش لق میزد.
مغزم روی شعله های دلم - که برای قلبم می سوخت - کباب شد.
بیچاره آن خروسی که باصدای ساعت شماطه دار از خواب بیدار می شود.
همیشه غمگین ترین لحظات را عزیزترین کسانمان به ما هدیه می کنند.
حیف که گرسنگی شکم با کلمات شیرین بر طرف نمی شود.
سالهاست که کاممان را به حقیقت های تلخ شیرین می کنیم .
سگها بهزحمت لطف و احسان زیاد را تحمل میکنند و انسان خیلی کمتر از آنها.
شجاعت پس از احتیاط یکی از شرایط مهم سعادت است.
کسیکه شاد و خندان است همیشه وسیله شادی و خنده را پیدا میکند.
ما ندرتأ در باره آنچه که داریم فکر میکنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشه چیزهائی هستیم که نداریم.
ما همواره سعی میکنیم خود را از الم برهانیم، اما تمام مساعی ما جز بهیک نتیجه منجر نمیشود و آن این است که دردهای خود را تغییر دهیم.
مردان بزرگ مانند عقاب هستند و آشیانه خود را روی قله بلند تنهائی میسازند.
مردم فرومایه از اشتباهات و لغزشهای اشخاص بزرگ لذت فراوان میبرند
ما یه تریلی ارادت داریم خدمت شما . خالیش کن................تریلی بعدی تو راهه....؟
¤ نویسنده:
ساعت 9:28 عصر سه شنبه 87/2/10
¤ نویسنده:
ساعت 9:27 عصر سه شنبه 87/2/10
خداحافظ همین حالا، همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگین، به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید
اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده اس
نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده اس
خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رؤیا ها
بدونی بی تو و با تو، همینه رسم این دنیا
خداحافظ خداحافظ
همین حالا
خداحافظ
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی
در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــ*
*ــــــ*
*
¤ نویسنده:
ساعت 9:15 عصر سه شنبه 87/2/10
![]() |
¤ نویسنده:
:: بازدید امروز ::
3
:: بازدید دیروز ::
5
:: کل بازدیدها ::
13174
:: درباره من ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: آرشیو ::
:: اوقات شرعی ::
:: خبرنامه وبلاگ ::